نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

لحظه ای که فلورانس چادویک به روبروی خود نگریست چیزی جز مه نمی توانست ببیند. او بیش از شانزده ساعت تمام مسافت زیادی از مسیر میان جزیره کاتالیا و ساحل کالیفرنیا را شنا کرده بود. بدنش کرخت و خسته شده بود. مه به قدری غلیط بود که او به دشواری قادر به دیدن قایق های محافظش بود. کوسه ها دور و بر پیکر تنهای او گشت می زدند و فقط با صدای گلوله های تفنگ بود که پراکنده می شدند. او علیرغم تمام این مشکلات ساعات ها تلاش می کرد و میلیون ها نفر از مردم کشورش از طریق تلویزیون های خود شاهد پیشرفت او بودند.

داخل یکی از قایق هایی که در جوار او حرکت می کرد مادر و مربی اش نشسته بودند و مدام او را تشویق می کردند. آن ها به او گوشزد کردند که فاصله زیادی تا رسیدن به  هدفش نمانده و نباید تسلیم گردد ام فلورانس پیش روی خود چیزی جز مه  نمی دید. او تسلیم نشده بود تا اینکه ناگهان از محافظین خود درخواست کرد که او را بالا بکشند و این در حالی بود که او فقط نیم مایل با هدف نهایی خود فاصله داشت!

او بعدها گفت: نمی خواهم شکست خود را توجیح کنم اما اگر قادر به دیدن خشکی بودم حتما موفق می شدم.

دو ماه پس از آن فلورانس بار دیگر شانس خود را امتحان کرد، بار دوم نیز هوا مه آلود و دریا بسیار سرد بود اما این بار او هدف را در ذهن خود ترسیم کرد. او می دانست که پشت این دیوار مه آلود خشکی قرار گرفته و تمام نیروی خود را برای رسیدن به آن به کار گرفت و نهایتا موفق شد به هدف نهایی خود دست پیدا کند. بدین ترتیب فلورانس چادویک نخستین زنی شد که کانال کاتالینا را شنا کرد و حتی به میزان دو ساعت رکورد شنای مردان را نیز شکست

یکی از علل موفقیت بزرگان این است که موفقیت های خود را در ذهن ترسیم می کنند

 تا بعد....





:: بازدید از این مطلب : 518
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 ارديبهشت 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست